«به آن سالها که نگاه میکنم ،فکر می کنم که اگر ما می توانستیم مبارزه را متناسب با شرایط جامعه خود ببینیم چه بسا این عزیزانی که رفتند ،نمی رفتندوزنده می ماندند .چه بسا امروز با بودنشان خدمت بیشتری می کردند تا با مرگشان ....به تجربه دیدم که از خون کسانی که رفتند هزاران لاله نرویید!وبا مرگشان جامعه به آگاهی مورد نظرمانرسید.گرچه این جانبازی هادر برانگیختن شور انقلابی مردم در برچیدن دیکتاتوری شاه کم تاثیر نبود اما به دلیل متناسب نبودن با اوضاع جامعه مبارزات مردم سرانجامی دیگر داشت...متاسفانه تلاش های مادرراه خلق براثرخطاهای سیاسی خودمان ونیزبراثرمحدودیت وممنوعیت فعالیت درایران تقریبا بی اثر ماند.من امروز عمیق تر از گذشته به ایده های عدالت خواهانه مان باور دارم، امابرای دستیابی به این آرزوی بزرگ بشری راه رفته در آن سالها را خطا می دانم واز این جهت ازدست دادن بچه ها را با افسوس واندوه بیشتری حس می کنم.»
حقیقتش را بخواهید با خواندن این سطور بدنم یخ کرد. گوینده این سخنان رقیه دانشگری است .سال 51 دستگیر شد وتاسال 57 در زندان بود .از سردمداران چریک های فدایی بود وبعد از وقایع سال60 از ایران خارج شد. در زمان ما بر روی او وشکنجه هایی که تحمل کرده است تبلیغات زیادی میشد .حتی در زندان نیز یکی از مهره های اصلی کمونیست ها بود. پس از گذشت 30 سال از دوران زندان با یاد اوری آن روز ها این چنین تاسف میخورد .حداقل دم آخری فهمید که چه خطایی انچام داده است .اما چه کسی مسئولیت خون های به نا حق ریخته شده از سوی آنها را به عهده می گیرد؟
فریبا انیسی قدیمترها به ما میگفتند ارتجاعی؛امل .بعد شدیم سنتی ومتحجر.این اواخر هم شدیم اصولگرای سنتی .اما در هر صورت شیعه ایم؛دوستدار مولی ؛عاشق ولایت ؛پادر راه گذاشتیم تا شهادت.می نویسم نه فقط به خاطر اینکه شغل من این است چون فکر میکنم از این طریق بهتر می توانم رسالت خود را به انجام برسانم .محور اصلی کارم زنان است درمورد انقلاب ؛دفاع مقدس وفلسطین مطلب دارم به صورت گفتگو؛مقاله؛کتاب وپژوهش |